مرتضی عامری قدم سوم سئوال 23 الی 36

ساخت وبلاگ

برگرفته از کتاب کارگاه بهبودی نوشته #مجتبی_دشتی ویراست جدید چاپ دهم

 <a href='/last-search/?q=مرتضی'>مرتضی</a> <a href='/last-search/?q=عامری'>عامری</a>+ مجتببی دشتی

23. فهم مراقبت برای من چه می‌باشد؟

مراقبت: یعنی اینکه خود را به مراقبت خداوند بسپارم، مراقبت سپردن است. مراقبت سلب مسوولیت و اختیار نیست، مراقبت مجادله با خداوند نیست. مراقبت یعنی نگهداری، حفظ و دور نگه‌داشتن از آسیب، حفاظت نمودن، هشیار بودن و مواظبت کردن. کنترل کردن با مراقبت کردن بسیار متفاوت است کنترل کردن یعنی دخالت، مراقبت یعنی محافظت و احاطه برای نگهبانی

24. سپردن اراده و زندگی‌ام به خداوند برای من چه مفهومی دارد؟

یعنی اجازه عملکرد دادن به خداوند در اراده و زندگی‌مان و درک حضورش در تمام مراحل زندگی، دست برداشتن از اراده‌ي شخصی، دست برداشتن از کنترل کردن باید به او اعتماد کنم. با سپردن اراده و زندگی‌مان به خداوند ما به خود اجازه می‌دهیم به نیرویی عظیم دسترسی پیدا کنیم و مطمئناً راه‌حل‌هایی که از یک اساس روحانی یعنی خداوند نشات می‌گیرد مسلماً از راه‌حل‌هایی که ما به تنهایی اتخاذ می‌کنیم ارجح‌تر است.

.( منبع قسمتی از کتاب کارگاه بهبودی نوشته مجتبی دشتی چاپ دهم@socialpathologist)

25. زندگی من به چه شکل ممکن است تغییری کند اگر که تصمیم بگیرم آن را به خداوند بسپارم؟

زندگی گذشته با رفتار خودمحورانه ما تبدیل شده بود به زندگی مملو از زحمت، سختی، شکست و ناکامی اما با سپردن به خداوند از آشفتگی‌ها خلاص خواهیم شد چون که نیرویی عاشق و مهرباني هست که از ما مراقبت مي‌نماید. امروز چشمانم را به روی او باز می‌کنم و به مرور دست از کارگردانی زندگی خود و دیگران برمی‌دارم. ترس‌هایم کمتر می‌شود. اگر اعتماد کنم بدون‌شک آرامش بیشتری خواهم داشت و این صرفاً با ایمان من اتفاق خواهد افتاد من با سپردن زندگی‌ام به این دوست مهربان هیچ ترسی نخواهم داشت.

26. چگونه به خداوند اجازه می‌دهم تا در زندگی من تاثیر گذارد؟

با کنار گذاشتن منیّت و خودمحوری با کنار گذاشتن آنچه را (می‌دانم و می‌توانم) با باز گذاردن دریچه‌ي افکار به او اجازه می‌دهم کمکم کند و دانش خود را کنار می‌گذارم تا به درکی جدید از او، خودم و این اصول برسم. باید جنگ‌ها و تفسیرها را کنار گذاشته و دست از تغییر دیگران بردارم. با شناخت صادقانه‌ي نقاط ‌ضعف و قدرت خویش، با تمایل به درخواست کمک از دیگران در قلمرو ضعف شخصی، با تمرین سپردن با تداوم حضور در برنامه، به همان نسبت که به بیماری‌ام اجازه‌ي تاثیرگذاری در زندگی‌ام را نمی‌دهم از خداوند در زندگی ام دعوت می کنم.

با قدرت او همه را دوست داشته باشم و به او اعتماد کنم و آنچه را که او می‌خواهد به طور کامل انجام دهم و آنچه را که برایم در نظر گرفته بپذیرم و وارد جنگ نشوم.

مرتضی عامری+

https://s6.uupload.ir/files/img-20230427-wa0029_hlk3.jpg

26. خداوند چگونه مراقب اراده و زندگی من خواهد بود؟

با برطرف نمودن ضعف‌های اخلاقی‌ام، با کمک گرفتن از او جهت برطرف نمودن مشکل‌هاي خود و اطرافیانم، با اجرا گذاردن اراده و عشق خداوند در زندگی‌ام، در موقع سپردن به خدا از خود مقاومتی نشان ندهم و درک کنم که او به من کمک خواهد کرد فقط کافیست که من اعتماد کنم تا او تمام کاينات خود را در جهت مراقبت از من بفرستد.

27. آیا مواقعی بوده که من قادر نبوده‌ام از سر راه خدا کنار روم و برای نتیجه کاری به او اعتماد کنم؟

زمان‌هایی که احساس می‌کردم خودم می‌توانم به تنهایی بر مشکلاتم غلبه کنم زمانی که پذیرش مشکلات را نداشتم، زمانی که احساس می‌کردم خداوند مرا تنها گذاشته. زمانی که در شرایط سخت قرار داشتن اما نمی‌توانستم به او اعتماد کنم مثل آشفته شدن زندگی‌ام و مسايل مالی‌ام هر وقت که مسايل طبق نقشه‌ي من پیش نمی‌رفت نتوانستم به او اعتماد کنم و از سر راهش کنار بروم و گاهی هم چنان غرق مشکلات می‌شوم که فراموش می‌کنم که خدای هست. گاهی هم اصلاً اجازه نمی‌دادم که وارد زندگی‌ام شود چه برسد که بخواهم از سر راهش کنار بروم.

29. آیا مواقعی بوده که قادر بوده‌ام از سر راه خدا کنار روم و نتیجه کاری را به او بسپارم؟ توضیح دهید.

زمان‌هایی در گذشته بود که تلاش‌هایی را برای رسیدن به اهدافم انجام می‌دادم و تمام راه‌ها و تجربیات را به کار می‌بستم و گاهی که با خودمحوری و عدم مشورت مواجه می‌شد برای خودم ثابت می‌شد که کار از کار گذشته و همه‌ي راه‌ها را نادرست رفتم، آن موقع که ترس سرتاسر وجودم را می‌گرفت و ناامید و مایوس بودم به خدا می‌سپردم و از سر اجبار از سر راه خدا کنار می‌رفتم گاهی درست می‌شد اما همیشه نه، اعتماد من از سر اجبار و ترس از شکست بود وتعداد کمی از اهدافم درست از آب درمی‌آمد ولی امروز از سر عشق و درخواست راهنمایی زندگی‌ام را به او می‌سپارم و خواهان کمک خداوند است تلاش‌های من در غالب مشورت و انجام سهم است نتیجه را به او واگذار می‌کنم و بر بازتاب آن تمکین می‌نمایم می‌پذیرم چه خوب چه بد حتماً صلاح من است.

30. چگونه برای سپردن عمل می‌کنم؟ آیا از لغات خاصی به طور منظم استفاده می‌کنم؟ آنها چه هستند؟

معمولاً چند جمله و عبارت در قالب دعا، گاهی مواقع کاری انجام می دهم،گاهی می گویم کمک کن که مثل پر در دستانت باشم وگاهی که در مخمصه گیر می‌کنم به خود می‌گویم آرام باش، خدا هست.

31. چه کارهایی جهت تقویت و تحکیم تصمیمی که برای سپردن اراده و زندگی‌ام به مراقبت خداوند گرفته‌ام انجام می‌دهم؟

در راستای تصمیم‌گیری حرکت لازم را به اجرا گذارم، روی قدم‌ها و انتقال آنها تمرکز داشته باشم، خدمت کنم، توقعات توهم‌آمیز را نسبت به خود و خداوند کم کنم، با اصول روحانی به صورت انتخابی برخورد نکنم «نگویم: امروز تسلیم بودن برای من کار نمی‌کند یا امروز تمایل ندارم خداوند در زندگی‌ام حضور داشته باشد»، در طی روز به دنبال اراده‌ي خداوند باشم و در تمام مراحل زندگی تصمیم خود را به زبان آورم و اقرار کنم، شکرگزار باشم که اگر روزهای خوبی دارم روزهای سختی را گذرانده‌ام در هر صورت اول باید تسلیم شوم. تا تمایل پیدا کنم امید من تبدیل به ایمان و اعتقاد خواهد شد و در انتها تعهدپذیر خواهم شد «و در نتیجه به آرامش خواهم رسيد...»

مرتضی عامری،

https://s6.uupload.ir/files/img-20230427-wa0027_g7z.jpg

32. قدم سوم چگونه به من کمک می‌کند تا اصل تسلیم که در قدم یک و دو تمرین کرده‌ام را تقویت کنم و توسعه دهم؟

تسلیم قدم یک موجب شد متوجه شوم هیچ راهی به جز این راه وجود ندارد به من یادآوری کرد که همواره در مقابل ناتوانی خویش و در مقابل بیماری اعتیاد، اقرار صادقانه کنم و تسلیم باشم.

تسلیم قدم دوم: با تمرین به تسلیم هر روزی خود اصرار دارم و این تمرین کمک می‌کند که از رهنمودهای برنامه و خداوند ، استفاده کنم مشورت کنم و جویای آگاهی از اراده‌ي او در زندگی‌ام باشم. تسلیم در قدم سوم کمک می‌کند اصول روحانی قدم یک و دو را توسعه دهم و اعتماد را تجربه کنم و به مرحله اجرا بگذارم چرا که گاهی بدترین اتفاقی که برایم می‌افتد بهترین چیزی است که نیاز دارم وبه من کمک می‌کند تا تسلیمی را که در قدم یک و دو انجام داده‌ام بهتر درک کنم و بپذیرم و تسلیم قدم سوم را به اجرا بگذارم.

33. تاکنون به چه راه‌هایی تمایل خود را برای بهبودی نشان داده‌ام؟

خدمت کردن و مشورت کردن بهترین راه برای نشان دادن تمایل من است و همچنین انجام ندادن رفتارهای ناعاقلانه‌ي گذشته، رعایت زندگی به روال برنامه انجمن و فقط برای امروز، سعی کردم تمام راههایی که مرا به سمت بهبودی حرکت می‌دهم انجام دهم، تمرین اصول روحانی دو قدم قبلی، حضور مرتب در جلسات، دعا کردن برای تصمیمی که برای زندگی و اراده‌ام گرفته ام.

34. آیا در بهبودی خود علیه چیزی می‌جنگیم؟ فکر می‌کنم چه اتفاقی بیافتد اگر تمایل پیدا کنم که بگذارم بهبودی بر آن قسمت از زندگی‌ام مستولی شود؟

.( منبع قسمتی از کتاب کارگاه بهبودی نوشته مجتبی دشتی چاپ دهم@socialpathologist)

در بیشتر مواقع ترس باعث می‌شود که با مشکلات و زندگی‌ام وارد جنگ شوم. جنگ همان درگیری من با مسايل روزمره است که بدون حضور خداوند اتفاق می‌افتد و کسی که فکر می‌کند در این جنگ برنده است سخت در اشتباه است. زمان‌هایی که جنگ و درگیری درونی وجود دارد فکر می‌کنم که می‌توانم با اراده‌ي شخصی خود همه‌ي مسايل را به صورت خوش‌آیند برگردانم و فراموش می‌کنم که من در جنگ‌ها بازنده‌ام چه جنگ‌های خواسته و چه نخواسته، اینجاست که دعای آرامش و کمک خواستن از خداوند کاربرد دارد البته اگر تمایل داشته باشم. اگر اجازه بدهم بهبودی بر زندگی من چیره شود از جنگ درونی دست خواهم کشید و به صلح و آرامش خواهم رسید و رابطه‌هایم را حفظ خواهم کرد.

اصول روحانی یک حقیقت مسلم است و هیچ گاه قابل تغییر نیست می‌توان به آن تکیه کرد و محکم قدم برداشت.

35. چگونه امید ـ ایمان ـ اعتقاد در زندگی من تبدیل به نیروهای مثبت گردیده‌اند؟

ایمان که از قدم دوم شروع شد موجب می‌شود دست از خودمحوری بردارم، ترس‌هایم کمتر ‌شود.

اعتماد همان به اجرا درآوردن امید و ایمان است تا بتوانم آنها را تجربه کنم با عمل کردن نسبت به اصول روحانی مورد بحث در قدم‌ها، اعمال و رفتارم مثبت می‌شود، دیگران را دوست خواهم داشت و دیگران نیز همین طور. تمام نیروهای پیرامون من چون خودم در جهت رعایت اصول روحانی که قدم برمی‌دارم مثبت خواهند شد.

36. چه اعمال بیشتری می‌توان انجام دهم تا اصول روحانی امید ـ ایمان و اعتقاد را در بهبودی خود به کار گیرم.

در بحرانها و مشکلات امیدوارانه به جلو بروم و به یاد داشته باشم که خداوند حتماً به من کمک خواهد کرد مگر، اینکه خودم نخواهم بر ترس‌هایم غلبه کنم. یک‌بار دیگر به او اعتماد کنم، رفتار سالم را با مشورت و درخواست کمک از خداوند پیدا کنم و به نتیجه فکر نکنم. از مثلث خودمحوری (ترس، عصبانیت، رنجش) دور شوم، از اراده‌ي شخصی دست بردارم، به جلسات بروم و خدمت کنم، راهنما بگیرم، هر روز صبح تصمیم خود را تکرار کنم و در طی روز تمام تلاش خود را متمرکز به انجام این تصمیم نمایم و در مشکلات بیش از پیش به خداوند اتکا کنم.

مرتضی عامری،

https://s6.uupload.ir/files/۲۰۲۳۱۱۲۰_۱۵۲۶۴۹_nbw8.jpg


برچسب‌ها: مرتضی عامری, مجتبی دشتی, اعتیاد, بهبودی

قدم چهارم الانان...
ما را در سایت قدم چهارم الانان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : addiction7 بازدید : 7 تاريخ : پنجشنبه 30 فروردين 1403 ساعت: 12:36