قدم چهارم الانان

ساخت وبلاگ
برگرفته از کتاب کارگاه بهبودی نوشته #مجتبی_دشتی ویراست و چاپ دهم37. چه شهود و مدارکی دارم که دیگر می‌توانم با دلگرمی به بهبودی خود اعتماد کنم؟امروز بهترین شاهد حضور خداوند در زندگی است، به او اتکا می‌کنم و اعتماد دارم و هم‌چنین شواهد دیگری از قبیل: معجزه‌ي از بین رفتن وسوسه‌ها، افکارم کمتر با زشتی‌ها هماهنگ می‌شود، امروز ترس‌هایم کمتر شده، پاک هستم و دغدغه مصرف مواد را ندارم حتی در سختی‌ها و مشکلات، با راهنمایم مشورت می‌کنم. امروز با اصول روحانی زندگی می‌کنم و آرامش بیشتری دارم، وقتی دعا می‌کنم از خودپسندی و خودخواهی دور می‌شوم، امروز فقط خود را نمی‌بینم و حضورخداوند در زندگی‌ام کار می‌کند. 38. اخیراً چه کاری کردهام که نشاندهندهي تعهد من به بهبودی و به کارگیری برنامه باشد؟ (مثال پست خدماتی در برنامه قبول کردهام؟) آیاموافقت کردهام راهنمای دیگرمعتادان درحال بهبودی باشم؟آیارفتن درجلسات علیرغم هرگونه احساسی که داشتهام ادامه دادهام؟آیابه کارکردن باراهنمای خود حتی اگر اوحقیقت تلخی را به من گفته باشدیاراهکاره ایی را به من پیشنهادکرده باشدکه موردپسند من نبوده ادامه دادم؟خدمت‌هایی که در برنامه به عهده می‌گیرم، با وجود احساسات بد و خوب ، باز در جلسات حضور دارم و مشارکت می‌کنم، کارکرد قدم‌ها، اصل تعهد تصمیم گرفتن برای واگذاری و سپردن امور به دستان مهربان خدا و تکرار آن حتّی اگر به نظرمان اتفاق مثبتی رخ ندهد اصل تعهّد را باید با تاکید و تایید به صورت مدام و منظم به عمل درآوریم.39. آیا هیچ بهانه و دستاویزی برای تصمیم گرفتن جهت واگذاری و سپردن اراده و زندگی خود به مراقبت خداوند دارم؟یکی از بهانه‌ها و دستاویزها می‌تواند این باشد که من در پس سپردن نمی‌دانم که شرایط زندگی‌ام چگونه خواهد شد. آ قدم چهارم الانان...ادامه مطلب
ما را در سایت قدم چهارم الانان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : addiction7 بازدید : 5 تاريخ : پنجشنبه 20 ارديبهشت 1403 ساعت: 0:15

برگرفته از کتاب کارگاه بهبودی نوشته #مجتبی_دشتی ویراست و چاپ دهمقدم 4ما یک ترازنامه‌ي اخلاقی بی‌باکانه و جست‌وجوگرانه از خود تهیه کردیم.ای مهربان بخشنده!مرا انگیزه‌ي بخشش عطا کن.تا با بخشش دیگران حضورت در درونم فزونی یابد.کمک کن بار رنجش‌ها و کینه‌ها را از دوشم بردارم. كه چون حايلی است بین من و تو. وقتی از دردها و رنجش‌های درونی خلاص می‌شویم. دیدارمان وضوح بیشتری پیدا می‌کند.من چشم بر زشتی‌ها می‌بندم، چون تو همه را نکو خلق کردی.مرا سیرتی زیبا و قلبی بی‌کینه عطا فرما.در گام چهارم، با گرفتن چندین ترازنامه از جمله تراز رنجش‌ها، ترس‌ها و سوءاستفاده‌ها می‌توانید بیشتر به ماهیت بیماری‌تان پی ببرید فقط نباید از جست‌وجو در درون خود هراس داشته باشید. دست به قلم شدن و مرور گذشته خود و نوشتن دردها و رنج‌ها و ترس‌ها ،کمکتان می‌کند. امید به رهایی داشته باشید تا درب جدیدی روی زندگی‌تان باز شود با اين كار ديگر نگاهتان به زندگی از روی غبطه، ناامیدی و ترس نخواهد بود و با خواندن ترازتان در قدم بعدی یاد می‌گیرید که خود را ببخشید و تمرینی باشد برای بخشیدن دیگران که سود روحانی‌اش عاید خودتان می‌شود و در نهایت به آرامش خواهید رسید. در ضمن مسبب وصل شدن شما به خداوند و برداشتن سدهای بین شما و او می‌شود. نویدی که می‌توان داد با برداشتن اساسی و صحیح این قدم روحتان شفا خواهد یافت و حتی وسوسه‌های افراطی در مورد میل به مصرف را از دست خواهید داد. با برداشتن این گام آن شخصیت خود ساخته و دروغین از درونتان رخت می‌بندد زیرا که در مسیر بهبودی و بازیابی نیازی به آن شخصیت نیست. ارزیابی و جست‌وجویی که در خودتان می‌کنید با این هدف معنا پیدا می‌کند که شناخت بهتری از خودتان بروز احساسات‌تان، طرح‌ها و زمینه‌های شکل‌گ قدم چهارم الانان...ادامه مطلب
ما را در سایت قدم چهارم الانان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : addiction7 بازدید : 5 تاريخ : پنجشنبه 20 ارديبهشت 1403 ساعت: 0:15

برگرفته از کتاب کارگاه بهبودی نوشته #مجتبی_دشتی ویراست و چاپ دهماز سئوال دوازده تا بیست مثالی را جهت بهتر نوشتن ترازنامه مورد بررسی قرار می دهیم.12ـ از چه کسانی رنجش دارم؟ (توضیح دهید چه اتفاقی یا شرایطی باعث این رنجش شد) کلاس پنجم ابتدایی بودم و معمولا بعلت تاخیر اتوبوس شرکت واحد دیرتر به مدرسه می رسیدم ، به خاطر همین موضوع ، ناظم مدرسه بارها مرا تنبیه کرده بود و نسبت به او خشم و کینه به دل داشتم.13ـ از چه سازمان‌هایی (مدرسه، موسسه دولتی، مذهبی، مدنی) رنجش دارم؟ (توضیح دهید چه اتفاق یا شرایطی باعث این رنجش شد) همانند سئوال 12رنجش های مان می تواند از افراد حقوقی مانند ادارات ، مدرسه و...باشد ، ناگفته نماند شاید در طرح رنجشی که آورده ایم هم از فرد و هم از موسسسه یا اداره رنجش داشته باشیم که این رنجش من از ناظم منتهی به رنجش از مدرسه هم شده بود 14ـ انگیزه‌ها و اعتقاداتی که باعث شد تا من در آن شرایط به این شکل عمل کنم چه بودند؟ در شرایط موجود من ناتوان بودم زیرا از نظر جسمی توانایی مقابله با او را نداشتم و چون نمی توانستم دلیل واقعی دیر آمدنم را بیان کنم و در اصل یاد نگرفته بودم احساساتم را در میان بگذارم مجبور بودم به کینه ای که نسبت به او در دل داشتم بسنده کنم تا در زمان مناسب انتقامم را بگیرم. 15ـ عدم صداقت من چگونه به شدت این رنجش‌ها افزوده است؟ من نقش خودم را نمی دیدم و برایم قابل درک نبود که دیر آمدنم به نوعی ، نظم و انضباط و مقررات مدرسه را برهم می زند با خود می گفتم که آنها باید شرایط مرا درک کنند و هرچه خود را بیشتر محق می دیدم دنجش بیشتری را با خود حمل می کردم.16ـ چگونه عدم توانایی یا عدم تمایل من برای تجربه کردن بعضی از احساسات باعث به وجود آمدن رنجش شد؟در این رنجش قس قدم چهارم الانان...ادامه مطلب
ما را در سایت قدم چهارم الانان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : addiction7 بازدید : 3 تاريخ : پنجشنبه 20 ارديبهشت 1403 ساعت: 0:15

برگرفته از کتاب کارگاه بهبودی نوشته مجتبی دشتیhttps://s6.uupload.ir/files/۲۰۲۴۰۱۱۳_۲۲۳۳۱۹_xu1c.jpg12. تفاوت بین نیروی اراده‌ي من با نیروی اراده‌ي خداوند چه می‌باشد؟همان قدر که شباهت بین من و خدا وجود دارد تفاوت بین اراده‌ي من و اراده‌ي او وجود دارد. من برای تامین معاش روزانه‌ي خود دچار ترس می‌شوم ولی او معاش میلیاردها جاندار را تامین می‌کند و ترسی هم ندارد. با استفاده از نیروی من نمی‌توان برتمام نیروها فاتح شد ولی با استفاده از نیروی او می‌توان بر تمام مسايل پیروز شد اراده‌ي من محدود است اما اراده‌ي خداوند نامحدود، من مسايل را طبق منافع خودم برنامه‌ریزی می‌کنم ولی خداوند طبق منافع جمع، من جز هستم و او کل، من در کارهایم تعادل ندارم ولی او متعادل است. اراده‌ي من قدم ششم است اما اراده‌ي او قدم هفتم، در اراده‌ي من ترس وجود دارد ولی اراده‌ي او عشق وجود دارد، اراده‌ي من در بسیاری از مواقع منفی و مخرب است با زیربنای ضعف‌های اخلاقی در صورتی که اراده خداوند در جهت آرامش هر چه بیشتر بندگانش می‌باشد و در جهت بالا بردن آگاهی انسان‌ها، و در کل در بیشتر موارد اراده‌‌ي ما در ترس، رنجش، محرومیتها و خودمحوری خلاصه می‌شود اما اراده‌ي خداوند در ارزش‌ها می‌باشد.13. آیا در بهبودی زمان‌هایی بوده که احساس کنم اراده‌ي زندگی‌ام را به دست خود گرفته‌ام؟ چه چیز باعث هشدار به من شد؟ چه اقدامی کردم تا خود را به قدم سوم دوباره متعهد کنم؟بله، زمان‌هایی که سعی می‌کنم اراده‌ي شخصی‌ام را به جای مشورت و نظرخواهی در زندگی اعمال کنم یا بر روی چیزی پافشاری و اصرار دارم.اقدامی که لازم است برای تعهد قدم سوم: اعلام عجز و ناتوانی، کمک خواستن از خداوند و امور را به او سپردن، شناختن اراده‌ي شخصی و اراده‌ي سازنده (خداوند قدم چهارم الانان...ادامه مطلب
ما را در سایت قدم چهارم الانان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : addiction7 بازدید : 4 تاريخ : پنجشنبه 30 فروردين 1403 ساعت: 12:36

برگرفته از کتاب کارگاه بهبودی نوشته #مجتبی_دشتی ویراست جدید چاپ دهم23. فهم مراقبت برای من چه می‌باشد؟مراقبت: یعنی اینکه خود را به مراقبت خداوند بسپارم، مراقبت سپردن است. مراقبت سلب مسوولیت و اختیار نیست، مراقبت مجادله با خداوند نیست. مراقبت یعنی نگهداری، حفظ و دور نگه‌داشتن از آسیب، حفاظت نمودن، هشیار بودن و مواظبت کردن. کنترل کردن با مراقبت کردن بسیار متفاوت است کنترل کردن یعنی دخالت، مراقبت یعنی محافظت و احاطه برای نگهبانی24. سپردن اراده و زندگی‌ام به خداوند برای من چه مفهومی دارد؟یعنی اجازه عملکرد دادن به خداوند در اراده و زندگی‌مان و درک حضورش در تمام مراحل زندگی، دست برداشتن از اراده‌ي شخصی، دست برداشتن از کنترل کردن باید به او اعتماد کنم. با سپردن اراده و زندگی‌مان به خداوند ما به خود اجازه می‌دهیم به نیرویی عظیم دسترسی پیدا کنیم و مطمئناً راه‌حل‌هایی که از یک اساس روحانی یعنی خداوند نشات می‌گیرد مسلماً از راه‌حل‌هایی که ما به تنهایی اتخاذ می‌کنیم ارجح‌تر است. .( منبع قسمتی از کتاب کارگاه بهبودی نوشته مجتبی دشتی چاپ دهم@socialpathologist)25. زندگی من به چه شکل ممکن است تغییری کند اگر که تصمیم بگیرم آن را به خداوند بسپارم؟زندگی گذشته با رفتار خودمحورانه ما تبدیل شده بود به زندگی مملو از زحمت، سختی، شکست و ناکامی اما با سپردن به خداوند از آشفتگی‌ها خلاص خواهیم شد چون که نیرویی عاشق و مهرباني هست که از ما مراقبت مي‌نماید. امروز چشمانم را به روی او باز می‌کنم و به مرور دست از کارگردانی زندگی خود و دیگران برمی‌دارم. ترس‌هایم کمتر می‌شود. اگر اعتماد کنم بدون‌شک آرامش بیشتری خواهم داشت و این صرفاً با ایمان من اتفاق خواهد افتاد من با سپردن زندگی‌ام به این دوست مهربان هیچ ترسی ن قدم چهارم الانان...ادامه مطلب
ما را در سایت قدم چهارم الانان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : addiction7 بازدید : 4 تاريخ : پنجشنبه 30 فروردين 1403 ساعت: 12:36

نوروزتان خجسته باد«باران عشق» حسرت همه این نداشته هاست. حسرت همه بیقراری‌ها، دلتنگی‌ها و آرزوهای بر باد رفته…حسرت جهانی که دیگر خاکستری شده و خبری از آن صورتیِ شاد در آن نیست. دنیایی که بچه ها در آن نمی خندند و غمگین‌اند…«باران عشق» قلبی‌ست که دیگر در سینه هیچکس جا نمی‌شود و آن بالاها می‌تپد. آن بالاها می وزد، می بارد، ضجه می‌زند…که بچه‌ها را نجات دهید، که فرار کنیم از این خاکستری لعنتی… که دنیا بدون بچه ها و آن نگاه های معصوم، خیلی چیزها کم دارد، نبض‌اش نمی‌زند، نمی‌خندد…برچسب‌ها: مرتضی عامری, مجتبی دشتی, اعتیاد, بهبودی قدم چهارم الانان...ادامه مطلب
ما را در سایت قدم چهارم الانان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : addiction7 بازدید : 9 تاريخ : پنجشنبه 16 فروردين 1403 ساعت: 3:18

برگرفته از کتاب کارگاه بهبودی نوشته مجتبی دشتی45. آیا امروز از یک نیروی برتر از خودم درخواست کمک کرده‌ام؟ چگونه؟بله ـ چرا که من متوجه شده‌ام با داشتن غرور، دور بودن از تواضع و فروتنی هیچ‌گاه نخواهم توانست در بهبودی‌ام رشد کنم. امروز نیازهای روزانه‌ام را به خدا واگذار می‌کنم و فقط درخواست راهنمایی و مدد از او دارم. باید دریچه‌ي ذهنم را بازگذارم و این را بدانم تمام سوالات دنیا را پاسخگو نیستم و نیازمند راهنمایی و کمک هستم اعتماد کنم. من درخواست‌هایم را به صورت یک رفتار معمول شده برنامه‌ریزی می‌کنم تا به صورت روزانه از فیضهاي خداوند بهره‌مند گردم.46. آیا امروز از راهنمایم کمک خواسته‌ام یا به جلسات رفته‌ام یا در دسترس دیگر معتادان در حال بهبودی بوده‌ام؟ نتایج آن چه بوده؟بله ـ هر موقع احساس می‌کنم در مورد چیزی تجربه‌ای ندارم با راهنما مشورت می‌کنم در جلسات حضور پیدا می‌کنم و در حد توانم خود را در دسترس دیگر معتادان قرار می‌دهم در نتیجه به آرامش می‌رسم و امروز تا حدی به تعادل رسیده‌ام و با در میان گذاشتن آن چیزی که دارم آن را حفظ نموده و از اعتمادی که کرده‌ام سرخورده نیستم و از خود احساس رضایت دارم. در قدم نهم کتاب پایه در مورد اینکه چه زمان‌هایی احتیاج به کمک داریم خود موفقیت بزرگی تلقّی شد و می‌گوید: ما باید در عمل به خودمان ثابت کنیم که به کمک نیاز داریم. در تماس بودن با قدم‌ها، سنت‌ها و خدمت به ما کمک زیادی می‌کند تا به این باور برسیم که نیاز به کمک گرفتن داریم تا خودمحوری‌های‌مان تعدیل یابد. متاسفانه بيشتر ما وقتی درخواست کمک می‌کنیم كه روبه‌راه نیستیم در حالي كه وقتي حال‌مان خوب است فکر می‌کنیم احتیاجی به دریافت کمک نداریم. .( منبع قسمتی از کتاب کارگاه بهبودی نوشته مجتبی دشت قدم چهارم الانان...ادامه مطلب
ما را در سایت قدم چهارم الانان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : addiction7 بازدید : 10 تاريخ : پنجشنبه 16 فروردين 1403 ساعت: 3:18

قدم 3ما تصمیم گرفتیم اراده و زندگی‌مان را به مراقبت خداوند، بسپاریم.پروردگار!خود را تقدیم تو می‌دارم با من کن و از من ساز آنچه خود اراده کنی.از اسارت نفس رهایم کن تا انجام اراده‌ات را بهتر توانم.مشکلاتم را بگیر تا پیروزی بر آنها شاهدی باشد برای کسانی که با قدرت تو، عشق تو و راه تو یاریشان خواهم کرد.باشد که بر اراده‌ات گردن نهم. (آمین)قدم سوم یادآوری می‌کند، اگر تمایل داشته باشید خداوند در زندگی‌تان حضور پیدا خواهد کرد و از مواهب حضورش بهره‌مند خواهید شد و اگر پا روی ترس‌هایتان گذارید از درونتان رخت می‌بندد و ایمانی سرشار از امید جایگزین آن خواهد شد در قدم سوم به این باور می‌رسید که اگر تسلیم خواست و اراده‌ي خداوند باشیم، به رهایی و آزادی می‌رسیم. رها شدن از قید و بندهای دنیوی.قدم سوم حاصل پیام: «دست برداشتن از خودمحوری مساوی است با خدامحوری» می‌باشد. رعایت حقوق دیگران و در نظر گرفتن مصلحت جمع مساوی است با خواست و اراده‌ي خداوند.قدم سوم یعنی قدم برداشتن در راه‌ حل مشکلات و در نهایت رسیدن به آزادی و آرامش.با سپردن امور زندگی به دستان پروردگار مهم‌ترین تصمیم را در طول عمر خود خواهید گرفت. باید ایمان داشت و اعتماد کرد تا به آرامشی درونی در پس این تصمیم برسید.با خدمت کردن به دیگران خطی بر روی خود می‌کشید.پیدا کردن خود در گرو گم شدن در دیگران است.هر چقدر به سمت نیروی برتر گام برمی‌داریم، وابستگی‌های دنیایی را رها نموده و وابسته به نیروی جاوداني خداوند می‌شویم.وابستگی به خداوند آزادی و بی‌نیازی است و مفهوم این آزادی این است که نه تنها در اسارت افکار و باورهای پوسیده‌ي گذشته‌ي خود نیستم بلكه دیگر نیازمند توقعات سرکش و خواسته‌ي نامحدود خود نيز نیستم..( منبع قسمتی از کتاب کارگاه بهبودی قدم چهارم الانان...ادامه مطلب
ما را در سایت قدم چهارم الانان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : addiction7 بازدید : 11 تاريخ : پنجشنبه 16 فروردين 1403 ساعت: 3:18

برگرفته از کتاب کارگاه بهبودی نوشته مجتبی دشتی48. چه چیز مرا متقاعد میسازد که دیگر نمیتوانم با موفقیت مصرف کنم؟عجزهای گذشته، شناخت بیماری، آگاهی از ضعف‌ها، با مصرف نقص‌ها در من بروز می‌کنند، لذت بردن از پاکی امروز، خدمت و لذت بردن از آن، در مصرف مواد مخدر هیچ‌گونه موفقیتی وجود نداشته و ندارد و نمی‌توانم خود را به چیزی متقاعد سازم که وجود ندارد. درک شرایط زندگی امروز و بدون مصرف مواد، انتهای مصرف مرگ، ناکامی است و در آخر این نکته‌ي مهم که زندگی گذشته‌ي من دلیلی محکم بر این مطلب است که هیچ وقت نتوانستم با موفقیت مصرف کنم حتی با بهترین شرایط49. آیا پذیرفته‌ام که بعد از مدت‌های طولانی پاکی باز هم کنترلی نخواهم داشت؟هر چیز که قدرتش از من بیشتر باشد روی آن کنترلی نخواهم داشت. در مقابل هر چیزی که ناتوانم کنترلی ندارم و هر چیزی را که بشود کنترل کرد لذت ندارد. من نمي‌توانم چيزهايي را كه برايم لذت‌بخش است، كنترل كنم.زمان نمی‌تواند لذت چیزی را از بین ببرد و با یادآوری آن، به‌طور مجدد تداعی می‌شود.من به اين نتيجه رسيده‌ام كه هيچ‌گاه نمي‌توان مصرف موادمخدر را كنترل كرد. و این ثابت شده است، ولی می‌توانم روی ضعف‌هایم به توانایی برسم و آنها را به تعادل برسانم. می‌توانم برای از بین بردن لذت‌های منفی لذت‌های مثبت را جایگزین کنم. .( منبع قسمتی از کتاب کارگاه بهبودی نوشته مجتبی دشتی چاپ دهم@socialpathologist)امروز به این باور رسیده‌ام که با مصرف دوباره، بیماری عود خواهد کرد و کنترل همه چیز از دستم خارج خواهد شد و، تسلیم نخواهم بود.https://s6.uupload.ir/files/img-20231030-wa0182_umdk.jpg50. آیا می‌توانم بهبودی‌ام را بدون تسلیم کامل شروع کنم؟نقطه‌ي آغاز فرایند بهبودی، تسلیم می‌باشد و تداوم این حرک قدم چهارم الانان...ادامه مطلب
ما را در سایت قدم چهارم الانان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : addiction7 بازدید : 9 تاريخ : جمعه 4 اسفند 1402 ساعت: 12:59

61. آیا قبول دارم که من هیولایی هستم که تمام دنیا را توسط اعتیادم مسموم کرده‌ام؟ یا فکر می‌کنم که اعتیادم هیچ پیامد و تاثیری در جامعه‌ي اطراف من نداشته است؟ یا چیزی بین این دو؟بله ـ بیماری اعتیاد خود یک هیولاست، تاثیرات اعتیاد نه تنها خود، بلكه دیگران و اطرافیانم را هم به ورطه نیستی کشانده و در طول دوران مصرف همواره این هیولای درونی را انکار می‌کردم و هیچ اصول انسانی را رعایت نمی‌کردم. من تبدیل به هیولایی شده بودم که هر روز با وسعت بیماری اعتیادم در حال رشد بود و هر چه او در من رشد می‌کرد، رفتار من مخرب‌تر و زیان‌بارتر می‌شد که اول خودم و خانواده‌ام و در مرحله‌ي بعد جامعه‌ای را که در آن ساکن بودم را مسموم و آلوده کرده بود. نشانه‌های بارز این نکته (فروش مواد مخدر، سرقت، خیانت، عدم صداقت، در نظر نگرفتن عواطف خانواده و انسان‌ها و ...) می‌باشد که به واسطه‌ي این ضعف‌ها و پیامدها تبدیل به هیولایی شده بودم که هیچ تاثیر مثبتی در جامعه نداشتم ولي امروز با پذیرش خود به اصل فروتنی دست يافتم و توانستم این هیولا را از فعالیت بازدارم.62. آیا احساس اهمیت نسبی در حلقه‌ي دوستان و خانواده می‌کنم؟ در کل جامعه چطور؟ آن احساس چیست؟بله ـ امروز پس از گذشت سال‌ها دافعه بین انسان‌ها، به کمک خداوند و اصولي فراگرفته‌ام تبدیل به انسانی شده‌ام دارای جاذبه و اهمیت نسبی و همگی نتيجه‌ي پیروی از اصولی است که آموخته‌ام. امروز احساسات خوبی در من بوجود آمده، مانند: از خودم فرار نمي‌كنم احساس می‌کنم که جزيی از کل هستم، احساس مسوولیت‌پذیری می‌کنم و در خانواده پذیرفته شده‌ام. .( منبع قسمتی از کتاب کارگاه بهبودی نوشته مجتبی دشتی چاپ دهم@socialpathologist)امروز از یک سری اصول انسانی پیروی می‌کنم که اگر به آنها خوب ع قدم چهارم الانان...ادامه مطلب
ما را در سایت قدم چهارم الانان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : addiction7 بازدید : 12 تاريخ : جمعه 4 اسفند 1402 ساعت: 12:59